.::Vihan NEWS::.

full(همچی)

.::Vihan NEWS::.

full(همچی)

توجه

 (توجه)  

 

مطالب جدیدی که من گذاشتم خیلی زاد بود برای همین همش تو صفحه اول جا نشد به خاطر همین به صفحه های قبل هم  حتما مراجعه کنید و لذت ببرید از طرف مدیر سای

10 کار جالب برای روز پدر !

پس از روز مادر این بار نوبت پدرها است که برایشان برنامه ای ویژه داشته باشیم. روز پدر نزدیک است و همه احتمالا در این فکر هستند که روز پدر را چطور برگزار کنند. بدون شک ، پدران ما در قلب و ذهنمان جای خیلی ویژه ای دارند. اینها احساساتی هستند که با گذر زمان شدت می گیرند و سرانجام روزی می رسد که بچه ها بزرگ می شوند و سر کار می روند. پس از رفتن به سر کار، زندگی شما خیلی شلوغ و خسته کننده می شود و در این هنگام دلتان خیلی هوای گذشته را می کند، و قسمتی از آن گذشته لحظه های خوبیست که با پدرتان به سر برده اید. روز پدر به شما این فرصت را می دهد که دوباره به کودکیتان بازگردید و کارهای جالب انجام بدهید. نمی دانید چه کار بکنید؟ اصلا نگران نباشید زیرا ما به شما می گوییم چه کارهایی می شود در روز پدر انجام داد.
 10- همه کاری که شما باید انجام دهید این است روی دستگاه پخش دی وی دی خود، فیلمی از دوران کودکی تان بگذارید از زمانهایی که با پدرتان بازی می کردید. روزهایی که با هم توپ بازی می کردید، او توپ را برای شما می انداخت و شما آن را می زدید. کی بود که پول شیشه هایی را که با توپ می شکستید، می داد؟
 9- با پدرتان بنشینید و صحبت کنید. تلاش کنید درک کند که چقدر نقش مهمی در زندگی شما دارد. مشخص است که این کار حس خوبی به او می دهد و دوباره احساس جوانی و مهم بودن می کند. همه کارهایی را که برایتان کرده، به او بگویید . مرارتهایی را که در راه شاد کردن شما متحمل شده به او یادآوری کنید.
 8- برای پدرتان داستانی نقل کنید و چند تا جوک تعریف کنید و در همین حین صدای خودتان را ضبط کنید. سپس قرار بگذارید که هر سال به این نوار را گوش کنید. وقتی که به این نوار گوش می کنید هرچیزی را که به ذهنتان خطور می کند و هر احساسی را که در دلتان به وجود می آید یادداشت کنید.
 7- الان وقت استفاده از پولهایتان برای اهداف درست است. به یک فروشگاه خوب بروید و یک کارت مخصوص روز پدر برای پدرتان بخرید. او حتما از این کار شما خوشش خواهد آمد.
 6- عکس بگیرید بله شما حق را به من می دهید اما این بار ، منظور من عکس گرفتن با دوست دخترتان نیست. فعلا جای او را با پدرتان عوض کنید. چند عکس به یادماندنی با پدرتان بگیرید و آن را روی میزکارتان بگذارید تا هر وقت که روز سختی داشتید به تصویر پدرتان نگاه کنید و به یادآورید که او تمام این سختی ها را با عشق تو هموار کرده است.
 5- از آخرین باری که با پدرتان بازی کرده اید زمان زیادی می گذرد؟ این طور نیست؟ اما برای این کار هیچ وقت دیر نیست. روز پدر امسال، ترتیبی بدهید که باهم یک بازی مورد علاقه هردونفرتان را انجام بدهید. قایم باشک چطور است؟ مطمئنا پدر شما همه سوراخ سنبه های خانه را به خوبی می شناسد!
 4- هر پدری به فرزند خود در دوران کودکی درسهایی می دهد. دفتری بخرید و در آن همه درسهای اخلاقی خوبی را که در زمان کودکی از پدرتان آموخته اید بنویسید. سپس این یاداشتها را به پدرتان نشان بدهید. اما برای انجام موفقیت آمیز این کار لازم است که این درسها را به خاطر داشته باشید. آیا به یاد دارید؟
 3- امسال هدیه روز پدر را از همان فروشگاه مورد علاقه خود بخرید . فاصله سنی خودتان با پدرتان را فراموش کنید . فکر کنید برای عزیزترین دوست تمام سال های زندگیتان خرید می کنید . از تمام خلاقیتتان استفاده کنید.
 2- یک هدیه قشنگ و عالی به پدر بدهید. بگذارید اینها را پیشنهاد کنیم: یک عطر عالی، یک پیراهن خوب( اگر پدرتان فکر می کند هنوز جوان است یک تیشرت هدیه خوبی است) و از این قبیل.
 1- برای روز پدر حتما هدیه ای برای پدر بزرگتان در نظر بگیرید . اگر او در شهر یا کشور دیگری زندگی می کند حتما به او زنگ بزنید و روز پدر را تبریک بگویید.فراموش نکنید شما فرصت زیادی برای ابراز علاقه و دوست داشتن آنها ندارید.
 پدرها حامی و قهرمان داستان زندگی شما هستند ، آنها را دوست بدارید .

گزارش تصویری: آثار هنری کاغذی زیبا و شکننده!

چه باور داشته باشید چه نداشته باشید، این آثار هنری رنگارنگ جالب توجه از کاغذ ساخته شده اند. درست کردن یک اثر هنری از تنها یک برگه کاغذ کاری بس شگفت انگیز و خلاقانه است. فکر می‌کنم این روشی است که با آن می‌توانید یک هنرمند واقعی را از هنرمند مبتدی تشخیص دهید. هنرمندان واقعی با نگاهی متفاوت به دنیا نگاه می‌کنند. او در هر شی‌ای پتانسیل خاصی می‌بیند و آثاری که قرار است بیافریند را در نگاه اول درون آن شیء می‌بیند.
گزارش تصویری: آثار هنری کاغذی زیبا و شکننده! www.TAFRIHI.com
ادامه مطلب ...

بازیگرانی که پابه‌پای ما بزرگ شدند! (+عکس)

کودکان دیروز در سینمای امروز ایران چه می‌کنند؟ کودکان و نوجوان بازیگر دیروز، پا به پای ما بزرگ شدند و برخی از آن‌ها هنوز بازیگری را ادامه داده و یا کارگردان شده‌اند.
شاید یکی از اصلی‌ترین سرگرمی‌های بچه‌های دیروز، نشستن پای تلویزیون بود. آن زمان به غیر از کارتون‌ها و نمایش‌های عروسکی، فیلم‌های  سینمایی و سریال‌های بسیاری با هنرنمایی برخی بازیگرانی که خودشان هم کودک و نوجوان بودند، ساخته و پخش می‌شد. بازیگرانی که پا به پای ما بزرگ شدند و برخی از آن‌ها هنوز بازیگری را ادامه داده و یا کارگردان شده‌اند.

لیلا حاتمی ‌و لیلی رشیدی، از جمله بازیگرانی هستند که در کودکی و نوجوانی‌شان در برنامه‌های کودک و فیلم‌های سینمایی نقش ایفا می‌کردند. عکس‌های زیر مربوط به سری اول برنامه‌ «زیر گنبد کبود» در سال 1361 است که در آن مرضیه برومند علاوه بر کارگردانی، مجری و قصه‌گو بود، در این مجموعه پنج قسمتی «لیلا حاتمی» و «لیلی رشیدی» بازی می‌کردند.
 
لیلا حاتمی www.tafrihi.com
ادامه مطلب ...

مهریه عجیب دختری که با پسر پولدار در دوبی آشنا شده بود!!

رسیدگی به این پرونده جنجالی به دنبال درخواست عجیب زن جوانی آغاز شد که ادعا می‌کرد چشم‌های شوهرش مهریه اوست! نوعروس وقتی در برابر قاضی شعبه 279 مجتمع قضایی عدالت ایستاد درباره خواسته‌اش گفت: مهریه‌ام 5 هزار سکه طلا و چشم‌های شوهرم است البته سکه‌ها را می‌بخشم اما چشم‌های شوهرم را می‌خواهم! قاضی دادگاه با شنیدن درخواست عجیب زن جوان از او خواست درباره چگونگی تعیین مهریه‌اش بیشتر توضیح دهد. شاکی نیز گفت: دو سال پیش در سفر به دبی با «هومن» و خانواده‌اش آشنا شدیم. پدر او تاجری معروف و سرشناس است که دلش می‌خواست عروسش هم از خانواده‌ای همتراز خودشان باشد.
پس از این آشنایی من و هومن به هم علاقه‌مند شده و خیلی زود مقدمات خواستگاری و نامزدی‌مان فراهم شد. در مراسم نامزدی، خانواده داماد اعلام کردند پنج هزار سکه طلا به عنوان مهریه عروس در نظر گرفته‌اند که این موضوع موجی از شادی و حیرت فامیل و آشنایان را همراه داشت.
اما من نگران بودم و می‌دانستم مهریه‌ام هر چه باشد آنها توان مالی پرداختش را دارند. بنابراین دلم می‌خواست مهریه‌ام آنقدر خاص و تعهد‌آور باشد که همسرم هیچ‌گاه نتواند از قید و بند آن خودش را رها کند. بنابراین تا چند روز در فکر بودم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم یکی از اعضای بدن شوهرم را به عنوان مهریه در نظر بگیرم تا او همیشه مطیع و سر به راه باشد و... بنابراین چند ماه بعد که پای سفره عقد نشستیم، بی‌مقدمه به عاقد گفتم مهریه‌ام چشم‌های همسرم است اما همان موقع جنجال بزرگی به پا شد. بعد هم در میان نگاه‌های ملامت‌بار میهمانان و زخم زبان‌های اطرافیان خطبه عقد جاری شد اما در دلم آشوبی برپا بود، چرا که چند سال پیش خواهرم در ازدواج شکست خورده بود و نمی‌خواستم این موضوع بار دیگر در خانواده ما تکرار شود. می‌خواستم مهریه‌ام طوری باشد که شوهرم نتواند ترکم کند و ازدواجمان تا پایان عمر پایدار و برقرار باشد.
زن جوان ادامه داد: «هومن» آنقدر به من علاقه داشت که سرانجام یک ماه بعد از عقد تسلیم خواسته‌ام شد و بدون اطلاع دیگران به دفترخانه رفته و چشم‌هایش را مهریه‌ام کرد. بعد هم قول و قرار گذاشتیم هیچ‌گاه این راز را نزد خانواده یا فامیل‌مان بازگو نکنیم. سپس مراسم جشن عروسی در یکی از مجلل‌ترین هتل‌های شهر برگزار شد و زندگی مشترکمان را شروع کردیم. اما افسوس که شیوه زندگی همسرم به هیچ عنوان مورد نظر و دلخواه من نبود و این موضوع رنجم می‌داد. اختلاف سلیقه و تفاوت رفتارهایمان به گونه‌ای بود که مدام با هم مشاجره داشتیم. تا اینکه در جریان یکی از این مشاجرات همیشگی به مادر «هومن» گفتم که چشم‌های پسرش را درمی‌آورم و راز پنهان مهریه‌ام را فاش کردم و... قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات «یاسمین» دستور تعیین وقت دادرسی و احضار همسرش را صادر کرد. داماد جوان در جلسه دادگاه با ناراحتی گفت: در زندگی‌ام نخستین بار عشق را با «یاسمین» تجربه کردم. تمام خواسته‌هایش را با جان و دل پذیرفتم. حق مسکن، حق طلاق، حق ادامه تحصیل و انتخاب نوع شغل و حضانت فرزند را به او واگذار کردم تا با آرامش خیال در خانه مشترکمان احساس امنیت کند. حتی دور از چشم خانواده‌ام به محضر رفتیم و مهریه عجیبش را پذیرفتم.
اما با شروع زندگی مشترکمان پی به رفتارها و عادات عجیب همسرم بردم. او مقررات سنگین و دست و پاگیری برایم وضع کرده بود که خستگی کار و تجارت را برایم دوچندان می‌کرد بطوری که باید گزارش لحظه به لحظه کار و زندگی‌ام را به او ارائه می‌دادم. می‌دانم که «یاسمین» به خاطر علاقه شدید به من و زندگی‌مان پیگیر کارهایم بود اما سوءظن شدیدش باعث شد همه فامیل و آشنایان از من فاصله بگیرند.
حالا هم اختلاف‌مان آنقدر عمیق شده که خانواده‌ام از من خواسته‌اند هر چه زودتر تکلیف همسرم را روشن کنم. قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات طرفین با ختم رسیدگی پرونده اعلام کرد: طبق قانون شرع اعضای اصلی بدن قابل جدا کردن نیست و تعهد مالی ایجاد نمی‌کند، چرا که چشم زمانی که زنده و قابل استفاده برای فرد باشد، باارزش است و نمی‌تواند مورد رهن و گرو قرار گیرد. ضمن آنکه مهریه همان است که عقد براساس آن صورت گرفته و داماد فقط محکوم به پرداخت پنج هزار سکه طلا است. از سوی دیگر سردفتر اسناد رسمی نیز به دلیل تخلف در ثبت چنین مهریه‌ای به کانون سردفتران و دادسرای ویژه کارکنان دولت معرفی خواهد شد تا موضوع از جنبه قضایی نیز رسیدگی شود.